کاش باشی و بتوان شامه پر کرد از بوی تو، [ یکشنبه 98/11/6 ] [ 8:47 صبح ] [ نرگس الهی ]
[ نظر ]
[ چهارشنبه 98/11/2 ] [ 1:58 صبح ] [ نرگس الهی ]
[ نظر ]
ولی می بینم با این همه غم هنوز زنده ام و نفس می کشم اما پس چرا جگرم می سوزد؟! اشکهایم را پایانی نیست گاه در دل و گاه بر چهره ام میگریم دعاهایم برای سلامتیت راهش را به رفتنت گم کرد آن تک گل آرزویم را که کاشتم در باغچه امیدو انتظارخشکید دلم باز می لرزد مثل لحظه هایی که بر بالینت دعا می کردم دل در سینه قرار نداشت ای کاش بر سینه ام ندای ای کاش سنگینی نمیکرد چقدر سخت است ندیدنت ، نداشتنت ، نبودنت چقدر دلم برای لبخندهایت ، مهربانیت تنگ است و من باز می سوزم باز می گریم از رفتنت مادر یاد لحظه ای که خدا را سوگند دادم که تو برگردی اما هنوز از خود می پرسم مادر! در فراقت بیقرارم سلام مرا به پدر برسان هنوز داغش را بردل داشتم که رفتی چقدر این روزها تلخ است شاید دیگر دلی ندارم اما هنوز میگریم... می سوزم...... [ سه شنبه 98/11/1 ] [ 12:2 صبح ] [ نرگس الهی ]
[ نظر ]
[ دوشنبه 98/10/30 ] [ 2:26 عصر ] [ نرگس الهی ]
[ نظر ]
[ دوشنبه 98/10/30 ] [ 2:6 عصر ] [ نرگس الهی ]
[ نظر ]
[ دوشنبه 98/10/30 ] [ 2:0 عصر ] [ نرگس الهی ]
[ نظر ]
میدانی…
[ دوشنبه 98/10/30 ] [ 1:57 عصر ] [ نرگس الهی ]
[ نظر ]
مهربان مادرم چه غریبانه رفتی داغ غمت قلبم را به آتش می کشد باور نمی کنم اینگونه غریب و مظلوم از ما دل بکنی پس ازتو چه می شود؟!! چه برسرمن میآید؟!! دیگر چه کسی برای من دعا خواهد کرد ؟!! وقتی پدرم رفت قلبم هم به زیر خاک رفت اما خدا خواست که بمانم و این روزهای تلخ دنیا رو با سوز دل سرکنم خدا خواست که باشم تا روزهای بیماری و ناتوانی کنارت باشم اخر این خواسته پدرم بود که کنار تو باشیم و تنهایت نگذاریم خواسته پدر بود که گفت من مادرتون رو به دست شما می سپارم ای وای .. ای وای من دستهای ناتوانی برای نگهداشتن تو داشتم من لیاقت نگهداشتنت را نداشتم شرمنده تو ام مادر جان شرمنده تو و شرمنده نگاهت که در سکوت نگاهم می کردی .................... نازنینم مادر ! عزیزترینم مادر! نامت فاطمه بود و پس از انهمه رنج و درد ایام فاطمیه را پسندیدی و رفتی.... بر مزارت صدها بار فریاد زدم یا فاطمه زهرا ! مادرم را به تو می سپارم یا فاطمه زهرا ! تو پناه مادرم باش ...................... قلبم دیگر یاری نمی کند اشک هایم نمی گذارد از تو بنویسیم مادر برایم دعا کن ....
[ دوشنبه 98/10/30 ] [ 1:55 عصر ] [ نرگس الهی ]
[ نظر ]
|
| |
قالب توسط وبلاگ اسکین - ویرایش توسط اسپایکا |